زن..

در شهر من...!!

زن همبستر میشود و مرد لذت میبرد...!!

زن باردار میشود و مرد شادمان میشود...!!

زن درد میکشد و مرد نگران که مبادا فرزندش دختر شود...!!

زن فریاد میکشد و مرد او را به سکوت تشویق میکند...!!
...

زن می زاید و مرد پدر میشود...!!

زن می زاید و همه جا می پرسند : نام پدر...؟؟!!

آری این داستان زنان شهر من است...!!

تاریخ : 16 مرداد 1391 - 11:37 | توسط : متی | بازدید : 2451 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

  • در همین شهر شما یک مرد از صبح تا شب کار می کند.
    هزار جور حرف نامربوط می شند ولی خم به ابرو نمی اورد
    دلش برای خانه و زن و فرزندش دائم می تپد
    با شنیدن صدای زن و بچه اش، خستگی بدنی اش بدر می رود
    .......

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام


مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی